-
ربنا آتنا از این شهوت، کاش پستی نبوددر این هستی
26 - تیرماه - 1396 20:19
من دعایم دگر که این گشته، ربنا آتنا از این پستی ربنا آتنا از این شهوت، کاش پستی نبوددر این هستی چشم شهوت و همان بچه، جیغ و فریاد دختری تنها وقت جان کندن همان دختر، ای خدا ای خدا کجا رفتی مرگ دختر و غمی جانکاه، گریه های مادر و غم خواهر ای خدا کمکی کن به آن مادر، تا تحمل کند که این سختی وای بر مرگ یک گل پر پر، وای بر...
-
برف پیری زده بر موی سیاهم هر دم
26 - تیرماه - 1396 19:34
عابری خسته دل و بی کس و دلگیرم من به خدا از خودم و از همه کس سیرم من برف پیری زده بر موی سیاهم هر دم از غم چشم تو و این دل خود پیرم من شده دیوانه تو قلب من و احساسم اینچنین بر تو و آن موی تو زنجیرم من نیمه ای عشق تو و نیمه دیگر ز غمت تو ببین از غم تو همچو که کشمیرم من تک و تنها و غریب هم قدم یاد توام عابری خسته دل و...
-
این زندگی ام بی تو، یعنی که عذابی سخت
23 - تیرماه - 1396 20:05
بی تو ز جهان سیرم، ای کاش که می ماندی بر عشق تو من گیرم، ای کاش که می ماندی تصویر تو بر دیوار، اندوه تو در سینه من خیره به تصویرم، ای کاش که می ماندی از شدت دلتنگی، در اوج شب و مهتاب هر ثانیه دلگیرم، ای کاش که می ماندی این زندگی ام بی تو، یعنی که عذابی سخت من بی تو ز خود سیرم، ای کاش که می ماندی وقتی که به قبرستان...
-
در این دنیای تنهایی، کسی همراه قلبم نیست
23 - تیرماه - 1396 19:35
برای درد تنهایی، برای گریه ی نم نم برای این همه آلام، تو را هرگز نمی بخشم پر از شوق تو بودم من، تو رفتی و ندانستی که دیکر از نبود تو، دلم شد شعبه ای از غم ببین از بس پر از دردم، در این دنیای وا نفسا مرا دق می دهد آخر، غم و اندوه این ماتم در این دنیای تنهایی، کسی همراه قلبم نیست که غیر از تو کس دیگر، نشد بر قلب من محرم...
-
ببین دلتنگ دلتنگم، پرم از درد تنهایی
2 - تیرماه - 1396 23:13
تو با آن چشم زیبایت ، نگاهم می کنی یا نه بگو آیا که در رویا، به من سر می زنی یا نه چه می خواهی کنی با من، تو امشب با دل تنگم بگو از نو تو می خواهی، دلم را بشکنی یا یا نه ببین دلتنگ دلتنگم، پرم از درد تنهایی در این دلتنگی و غصه، تو هم مثل منی یا نه به من حرفی بزن اینک، بگو این را به احساسم در این رویای تنهایی، تو امشب...
-
ریشتر موی تو لرزانده دو دستانم را
1 - تیرماه - 1396 23:51
عشق تو برده ز دل آن همه ایمانم را اشک من برده دگر سوی دو چشمانم را بین گیسوی تو موجی ست شبیه دریا موج موهای تو لرزانده دو دستانم را قرص و آمپول و دوا چاره دردم نکند مانده دکتر چه کند چاره درمانم را جنگ و نا امنی و بحران جهانی به کنار بی تو باید چه کنم این همه بحرانم را بس که از دوری تو گریه پنهان کردم اشک من برده دگر...
-
در سرم هر ثانیه فکر تو دارم عشق من
1 - تیرماه - 1396 23:16
مانده است در انتظارت هر دو چشمانم به در تا ابد با ید که من چشمم بدوزانم به در تا کسی در پشت در آهنگ این منزل کند آن زمان باید که من چشمم بگردانم به در در سرم هر ثانیه فکر تو دارم عشق من مانده ام تا در کجا سر را بکوبانم به در خوب می دانم عزیز رفتی دگر از پیش من من ولی تا روز مرگ اینجا نگهبانم به در از تمام عشقمان آن حس...
-
رفتی و ببین هر جا دنبال تو می گردم
31 - خردادماه - 1396 23:16
من در لب آن دریا دنبال تو می گردم هر جا که روم تنها دنبال تو می گردم در کوچه و در خانه در جنگل و آن صحرا در بین خیابان ها دنبال تو می گردم رفتی و ندانستی من در پی تو هستم رفتی و ببین هر جا دنبال تو می گردم در وقت شبانگاهان وقتی که کمی خوابم حتی که به آن رویا دنبال تو می گردم در لحظه مردن هم با روح خودم آنجا در محضر آن...
-
تو بی خبر از حالم در بستر خواب هستی
31 - خردادماه - 1396 22:58
هر شب به خیالاتم من هم قدمت هستم تا صبح ز اندوهت درگیر غمت هستم وقتی که تو با عشقت در چتر و به بارانی آن لحظه بدان ای عشق باران و نمت هستم مانند زمین لرزه عشقت زده احساسم من بین خرابی ها آن ارگ بمت هستم چون موشک ایرانی بر موضع آن داعش امشب به غم و غصه من در عدمت هستم تو بی خبر از حالم در بستر خواب هستی من تا به سحر...
-
ای که بودی علت آن درد بارانی سلام
30 - خردادماه - 1396 23:48
ای که عشقت علت حال پریشانی سلام با حضورت لحظه ها بودش بهارانی سلام بوی دلتنگی دهد باران شب های غریب علت دلتنگی شب های بارانی سلام تلخی دلتنگی آن مرد اعدامی به شب آخرین دلتنگی آن مرد زندانی سلام گریه های مخفی یک مرد عاشق از فراق ای که بودی علت آن اشک پنهانی سلام بی تو دارم می رسم کم کم به پایان خودم علت غم های من در خط...
-
چه میشد بندر بوشهر، اگر آن هم قطاری داشت
30 - خردادماه - 1396 23:14
عجب رویای زیبایی، اگر بوشهر قطاری داشت من و تو در کنار هم، دلم آنجا قراری داشت و یا آنکه به روی ریل، به روی آن موازی ها دو دستت بین دستانم، دلم با تو نگاری داشت تجسم کن که در کوپ،ه من و تو در دل سرما میان آن زمستان ها، دلم با تو بهاری داشت تصور کن که بر ساحل، قطاری می رود آرام به روی شیشه کوپه، از آن شرجی بخاری داشت...
-
خدایا آن کرم هایت، مرا سوی تو آورده
27 - خردادماه - 1396 23:12
خدایا آن کرم هایت، مرا سوی تو آورده که این حال خوشم را هم، قلم موی تو آورده مرا روحانی مسجد، بشارت داده بر فردوس نمی داند که این من را، فقط خوی تو آورده شب قدر است و تنهایی، منم بی قدر درگاهت نمیدانم چه شد امشب، مرا کوی تو آورده چه حالی می شود قلبم، زمانی که تو را دارم که قلب را چنین امشب، دعاگوی تو آورده نه می ترسم ز...
-
از غمت تا به ابد غصه و ماتم دارم
26 - خردادماه - 1396 12:14
من به اندازه ی دنیا ز غمت غم دارم مثل باران شمال در نگه ام نم دارم همچو گرمای جنوب در وسط مردادش قد آن شرجی بوشهر به دلم دم دارم رفتنت غصه عالم به دلم ریخت عزیز از غمت تا به ابد غصه و ماتم دارم زندگی در دل من مزه ی تلخی دارد چونکه در زندگی ام دست تو را کم دارم زندگی روی زمین بی کس و تنها و غریب یادگاری ست که از حضرت...
-
در هر کجا با یاد او هر لحظه تنهایی
26 - خردادماه - 1396 11:34
فرض کن در جمعه عصری در خزان باشی تنها ترین آدم یقینا آن زمان باشی با یاد عشقت او که دیگر از جهان رفته غمگین ترین انسان دقیقا در جهان باشی از خاطراتش جان بگیرد غصه اش در دل مانند رودی از غمش آنجا روان باشی در هر کجا با یاد او هر لحظه تنهایی مانند دردی در دلی هر جا نهان باشی سخت است با یاد عشقت در نم باران تنهاترین آدم...
-
تقدیم به شهید حامد کوچک زاده شهید مدافع حرم استان گیلان
26 - خردادماه - 1396 10:51
به خونش پای هر دشمن قلم شد حریف دشمنان در هر رقم شد خبر آمد شبی از کشور شام که حامد هم فدایی در حرم شد محمدصادق رزمی
-
تقدیم به مدافعان حرم
26 - خردادماه - 1396 10:42
فرقی ندارد اهرمن از هر رقم باشد یا آن سلاحش کشتن و اندوه و غم باشد ایران نمی یابد گزندی از پلیدی ها تا زنده بر خاکش فدایی در حرم باشد محمدصادق رزمی
-
امشب او به محضر زهراست
24 - خردادماه - 1396 19:31
اشک کوفه بی علی پیداست چشم کوفه از غمی دریاست هر فقیر و هر یتیم امشب تا سحر بر غم علی احیاست امشب آن غریبه آشنا گشته راز مولا دگر چنین افشاست امشب او دگر که تنها نیست امشب او به محضر زهراست بعد قرن و سال و این همه مدت وای بر ما که این علی تنهاست محمدصادق رزمی
-
بهترین خواب خوشم در قبر خود من داشتم
24 - خردادماه - 1396 19:06
من فقط در زندگی تنها تو را می خواستم آرزویم گشته که تنها تو را من داشتم کاش می شد لحظه ای در زندگی با دست خود جای غم در قلب و دل موهای تو می بافتم بی تو در تنهاییم وقتی که یادت می رسد جای عشقت در دلم هر لحظه غم می کاشتم در تمام زندگی در حسرتت من سوختم خود نفهمیدم چه شد اینگونه من دل باختم این گواهی می دهد قلب و دلم در...
-
حوادث تروریستی تهران
17 - خردادماه - 1396 10:22
در ماه خدا وطن کفن شد ایران به مصاف جنگ اهرمن شد اویی که به جان فدایی حرم شد با روح خودش مدافع وطن شد محمدصادق رزمی
-
نیمه شب هم می رسد در اوج تنهایی و غم
7 - خردادماه - 1396 22:54
ساعت دلدادگی شد می شود آیی ز راه من شبیه شب شدم تا رخ نمایانی به ماه موی تو بر صورتت همچون که ماه نیم شب همچو آن موهای تو آن بخت من هم شد سیاه خاطراتت میزند هر شب به قلب خسته ام هر شبم طی میشود با حسرت و اندوه و آه من تو را گم کرده ام اما نمی یابم تو را مثل یک سوزن که افتاده به یک انبار کاه نیمه شب هم می رسد در اوج...
-
از خدا گلایه من دارم، پس چرا آفریده این دل غمگین
6 - خردادماه - 1396 23:07
نیمه های شب تو خوابیدی، من ولی هنوز بیدارم پس کجایی چه شد چرا رفتی، این شده تمام افکارم ریشه کرده غصه ات اینجا، یاد تو زده به اعصابم می شود فقط ببین با مرگ، من کمی از تو دست بردارم از خدا گلایه من دارم،پس چرا آفریده این دل غمگین او خبر داشت بی تو میمیرم، زین سبب گلایه من دارم مطمیینا شبی تو می آیی، آن شبی که از غمت...
-
عمر من بی تو رو به پایان بود، مرگ من فقط غمت کم داشت
5 - خردادماه - 1396 19:32
کاش میشد تو را نمی دیدم، این دلم بی بهانه هم غم داشت چشم من از غمت شده باران، چشم من قبل تو کمی نم داشت بغض تنهایی و غم باران، از برای مردنم همین بس بود عمر من بی تو رو به پایان بود، مرگ من فقط غمت کم داشت مثل مرداد و شرجی بوشهر، گشته تهران شبیه آن بندر از غمت بوده شرجی تهران، این هوا بی تو اندکی دم داشت زندگی خودش پر...
-
عشقت نوک پیکان و غمت همچو کمان است
4 - خردادماه - 1396 20:13
اندوه تو سنگینی اندوه جهان است حتی غم تو تلخ ترین درد زمان است وقتی که خزان عطر تو دارد همه جایش هر لحظه دلم یکسره با فصل خزان است رفتی تو ولی قلب من از غصه و دردت از فکر تو هر لحظه ی آن او نگران است هر جا بروم فرق ندارد که کجا هست آنجا به یقین از غم تو از تو نشان است تیری تو زدی بر دل من با غم و دردت عشقت نوک پیکان و...
-
یارم شبی با دسته گل، بر آن مزارم می رود
4 - خردادماه - 1396 19:19
با بوی عطری در هوا، از دل قرارم می رود گویی دوباره یار من، از نو کنارم می رود گاهی که با اندوه او، درگیر یادش می شوم آن لحظه در اندوه و غم، فصل بهارم می رود بودش تمام هستی ام، او با نگاه عاشقش بنگر که از آغوش من، دار و ندارم می رود همچو حصاری می شود، آغوش من اطراف او اما ببین او اینچنین، از آن حصارم می رود وقتی که از...
-
بیا برگرد به آغوشم، که دارم بی تو میمیرم
2 - خردادماه - 1396 19:51
به وقت عصر پاییزی، که دلگیرم از این دنیا غروب جمعه هم باشد، نشستم من تک و تنها بیا برگرد به آغوشم، که دارم بی تو میمیرم دلم پر گشته از دردت، شدم از عشق تو شیدا به کشتن می دهد من را، غمت هر لحظه در دنیا ندارد فرق چندانی، غمت با زهر و آن سم ها تمام هستی ام اینجا، همین احساس زیبا بود تمام حس من بر تو، در این شعرم شده...
-
چون چوبه ی داری که پر از خاطره گشته
2 - خردادماه - 1396 19:35
از خاطره ها رنگ رخم وه که چه زرد است بر گردن من خاطره ها همچو که بند است چشمان تر وعشق تو و سینه پر آه این باعث آوارگی و غصه ی مرد است یک گوشه فرو می روم از سردی دنیا دنیای من از غصه و غم بی تو چه سرد است چون چوبه ی داری که پر از خاطره گشته از خاطره سرشارم و این باعث درد است محمدصادق رزمی
-
این همه شعر نوشتم که بخوانی یک شب
1 - خردادماه - 1396 20:09
ای که هر شب به دلم با غم خود می گذری از جهان رفتی و دل مانده در این بی خبری این همه شعر نوشتم که بخوانی یک شب هر که گفتش نظرش از تو دریغا نظری کوچه تان هست و خیابان و همان منزلتان پس چرا بی تو دگراز تو نمانده اثری زیر باران بهار هر که به یارش مشغول منم و یاد تو و غصه ی این در به دری ای که در محضر حق خیره به احوال منی...
-
با عطر تو در فصل بهاران چه کنم من
31 - اردیبهشتماه - 1396 19:36
با درد تو در شهر و خیابان چه کنم من با عطر تو در فصل بهاران چه کنم من هر لحظه کمی شادم و با آن لب خندان از شدت آن غصه ی پنهان چه کنم من وقتی که معطل شده ام بین ترافیک با یاد تو در همت و چمران چه کنم من گاهی که ز جان سیرم و مشتاق به مرگم از درد تو با قلب پریشان چه کنم من وقتی که دلم تنگ نگاهت شده باشد با یاد تو در شهر...
-
شادی به دل مام وطن به که عجین شد
30 - اردیبهشتماه - 1396 20:17
با رای بنفشی که چنین مثل نگین شد دشمن به دلش از غم آن سرد و حزین شد با همت یک رهبر و یک ملت پر شور شادی به دل مام وطن به که عجین شد محمدصادق رزمی
-
مرکز دلتنگی ام پرواز ماهان می شود
28 - اردیبهشتماه - 1396 20:03
در خیابان تا کمی غوغای باران می شود قلب من از غصه ات آن لحظه ویران می شود بی تو وقتی در خزان سوی خیابان می روم مرد تو از عشق تو رسوای تهران می شود در هواپیما که من دلتنگ چشمت می شوم مرکز دلتنگی ام پرواز ماهان می شود تا که می بینم کسی با جفت خود در کوچه ها در دلم اندوه تو یک گوشه پنهان می شود بی تو از اندوه تو در خانه...