ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

دیر آمدی آفتاب

محال است دیدنت
همچون دیدن آفتاب ظهر
برای آن اعدامی

که صبح زود اعدام شد...


"اشغالگر"

نبودنت ایتالیایی ترین مافیای غم ست

نبودنت
پدر خوانده غم هاست
هر جا که می روم

مافیای غمت حضور دارد...


"اشغالگر"

باور کن رنگ های شاد هم گاهی غمگین می شوند

رنگ لباسش شاد بود

رفتگری که غمگین بود...


"اشغالگر"

مرا که نمی طلبی ولی دلم برای حرمت پر می کشد...

عارف نیستم
ولی طی الارض می کنم
جسمم در تهران است
ولی دلم هزار کیلومتر آن سوتر
دور حرم رضا سیر می کند

یا امام غریب...


"اشغالگر"

دلتنگی آخرین تصویر قلب اعدامی بود

همچون بند اعدامی های زندان
پر از آخرین آرزوها

و آخرین دلتنگی هایم....


"اشغالگر"

همه می گویند باران ولی من می گویم اشک های تو

تو به آسمان رفتی
و باران از آسمان آمد
این یعنی تو از آن بالا

دلتنگ منی....


"اشغالگر"

دیر کنی به کمای دلتنگی می روم

اورژانس نگاهت را برسان
من

نیازمند مراقبت های ویژه تو ام...


"اشغالگر"

هر شبم شب یلداست بی تو

در زندگی کوتاهت
یلدا

طولانی ترین شب بود...


"اشغالگر"

منقرض شده است نسل کسانی که مرا می فهمیدند

من خطی باستانی ام
هیچ کس

مرا نمی فهمد..


"اشغالگر"

مشعل دلم بی تو تا زنده ام می سوزد و می سوزد

مشعل آتش

از ورزشکاری به ورزشکار دیگر...
جنوب هر روز المپیک است!
مسجد سلیمان مشعلش را
به عسلویه داد
و عسلویه آنرا انداخته بر دل من...


"اشغالگر"

اینک در جهنم نبودنت می سوزم

تو شیرین ترین گناه منی
چه لذتی دارد
وقتی خدا مرا
به خاطر تو

مجازات کند...


"اشغالگر"

حالا که خاموشم نمیکنند از سوختنم لذت ببر

دلتنگی ات
همچون برج آتش گرفته ای بود

که کسی نمی توانست خاموشش کند...


"اشغالگر"

باید که بسوزم در این آتش

نبودنت همچون آتش
در طبقه آخر برج است
و من
همان آتش نشانی

که دستش به آن نمی رسد..


"اشغالگر"

من در کالبد خویش دفن شده ام

بی تو
زندگی بر من حرام شد
حالا در به در قم شده ام
تا آیت اللهی بیابم
که حکم

به حلال بودن خودکشی بدهد...


"اشغالگر"

همیشه پایین تر از حد تو ام

به تو نخواهم رسید
همچون حقوق کارمند

به نرخ تورم...


"اشغالگر"

چرا آمار مرگ مرا اخبار اعلام نمی کند

در آفریقا
یک نفر از گرسنگی می میرد
در عراق
یک نفر با بمب کشته شد
در ایران اما

یک نفر دارد از نبودنت میمیرد...


"اشغالگر"

قلبم فراموشت نخواهد کرد

همچون نلسون ماندلا
در آفریقای جنوبی
و یا گاندی در هندوستان
تو نیز

اسطوره سرزمین قلبمی...


"اشغالگر"

هم پدر بود و هم مادر، کودکی که نه پدر داشت و نه مادر

بهشت هم غم دارد
وقتی پدر و مادر

غم بی کسی فرزند را دارند...


"اشغالگر"

و تو در ایستگاه بعدی منتظر منی

همچون ایستگاه اتوبوسم
هر که می آید

می خواهد برود...


"اشغالگر"

پیامبر دلم عذابم داد و رفت..

رفتی از کنارم
همچون نوح از بین قومش
حالا بی تو
هر شب

طوفان نوح است در دلم...


"اشغالگر"

دلم را کشف کردی و رفتی

دل من
تا ابد به نام توست
همچون قاره ای جدید

به نام کاشفش...


"اشغالگر"

دلتنگ تو ام همچون کوردستان عراق برای سرزمین مادری اش

مرزها احساس ندارند
نمیدانستند ما یکی هستیم
وقتی
من کردستان ایرانم

و تو کوردستان عراق...


"اشغالگر"

روشنایی از توست خورشید کاره ای نبود

تو خورشید بودی
باید به آسمان می رفتی

تا روشنی ببخشی به تاریکی ها...


"اشغالگر"

سلامی که به تو کردم هنوز منظر جواب است

درد رفتنت آنجا بود
که بی خداحافظی

رفتی پیش خدا...


"اشغالگر"

دانشجو یعنی چشیدن انواع دردها

خو گرفته ام به تو
همچون دانشجوی شلوغی
که به 16 آذر
به اعتراض

به باتوم...


"اشغالگر"

در رادار چشم تو افتادم و سرنگون شدم

چشمانت
سامانه ضد موشکی ایران بود
و دل من

پهبادی که شکارش شد....


"اشغالگر"

صلح برای مردمی که قتل عام شده اند

من
نیروی حافظ صلح سازمان ملل
و تو
مردمی غیر نظامی میان جنگ دو کشور
وقتی به تو رسیدم

که قتل عام شده بودی...


"اشغالگر"

تو همان ناگهانی که بی هوا رفتی

نه ابر در آسمان بود
نه قرار بود باران بیاید
هوای رفتنت را
هیچ سازمانی

پیش بینی نکرده بود...


"اشغالگر"

کاش دلم خبرگزاری داشت

نبودنت
هنوز در من تلفات می دهد
همچون میدان مین سوسنگرد

سال ها پس از پایان جنگ...


"اشغالگر"

سیل مرا به دریایی عشق می برد

همچون نم نم باران بود
شروع دوست داشتنت
به خودم که آمدم
سیل عشقت

مرا با خود برده بود...


"اشغالگر"

دلتنگی بهانه است وگرنه خیابان که احساس نداشت

من که با تو
خارج از کشور نبوده ام

پس چرا آنجا هم دلتنگت می شوم...


"اشغالگر"

در خانه هم باید با چتر قدم بزنم

باران
همه جای اطاق بود

هر جا که خاطره از تو داشتم...


"اشغالگر"

باد آواره شد تا تو را بیابد

هوا باد و باران نبود
باد داشت گریه می کرد و
کوچه به کوچه

به دنبال تو می گشت...


"اشغالگر"

زیباتر بود دیشب اگر خودت هم بودی

همیشه غافلگیرم میکنی
مثل دیشب

که ناگهان به خوابم آمدی...


"اشغالگر"

هر شب مجسم میکنم که هستی

استاد هنر های تجسمی شده ام
بس که در ذهنم

تو را تجسم کرده ام...


"اشغالگر"

حالا من تنهایم

مرگ تنها بود

که به سراغ تو آمد...


"اشغالگر"

روحت از غم من اشک می ریخت

باد
دست های خدا بود

برای پاک کردن اشک هایت...


"اشغالگر"

چه حالی دارد دیدن منظره بارانی

باران را دوست داشتی
حالا قاب شیشه ای عکست
پنجره ای ست

رو به باران اشک هایم...


"اشغالگر"

مرا برای سوختن آفریده اند

ما همچون کبریت
سرنوشتمان

سوختن است..


"اشغالگر"

با نرخ تورم بالای صد در صد عاشقت هستم

من هر شب
با شیب ملایمی
دلتنگ تو می شوم
آنقدر ملایم

که میخواهم برایت بمیرم...


"اشغالگر"

همچون خورشید می سوزم و تمام نمی شوم

دل من
همچون فلر گازهای عسلویه
در حسرت تو می سوزد و

تمام نمی شود...


"اشغالگر"

میخواهم فدایت بشوم بیماری بهانه است

آرزوی کودکی ام بود
که دکتر بشوم
دکتر جان حالا که بزرگ شده ام
فقط یک آرزو دارم

و آن اینکه فدایش بشوم...


"اشغالگر"

بخند تا دنیا روی آرامش ببیند

لبخند تو
یعنی ائتلاف جهانی ضد غم
کافی ست تو بخندی

تا که داعش هم شکست بخورد...


"اشغالگر"

آشوب کرده اند چشمانت در دلم

دو چشم تو
سران فتنه عشق اند

باید که در حصر دلم بمانند...


"اشغالگر"


چشم هایت غمم را وتو می کند

تلاقی نگاهت به نگاهم
یعنی گفتگوی تمدن ها

حتما خاتمی نگاهمان را دیده بود...


"اشغالگر"

دوست داشتنت به مغرم زده ست

دکترها بی جهت شلوغش کرده اند
می گویند در سرم تومور دارم
آنها نمی دانستند
علاوه در دلم

تو را در مغزم هم دوست دارم...


"اشغالگر"

از دیوار دلم بالا بیا و مرا فتح کن

تو
همان دانشجوی پر شور اوایل انقلابی
و دل من
سفارت آمریکا در تهران

باید که دلم را فتح می کردی...


"اشغالگر"

تو در راس همه امور دلمی

در راس امورات دلم بود

مجلس شورای غمت..


"اشغالگر"

چه صحبت شیرینی داشتم با تو

داشتم با تو حرف می زدم
که مردم فکر کردند

در خواب صحبت می کنم...


"اشغالگر"

خدا چشمهایت را برای خودش آفریده بود

تو نمرده ای
فقط چشمهایت را بسته ای
تا خدا بر آن ها

بوسه ای ابدی بزند...


"اشغالگر"