ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

ممنوع

تو رفتی و نوشتم من
به روی این دل پر غم
که بعد از این کنارِ من
توقف مطلقاً ممنوع..


"اشغالگر"

چه کسی

چه کسی می دانست،
که دل آرامِ مرا
رخ زیبای تو پریشان بکند...


"اشغالگر"

تشویش

اذهان عمومی شهر را
به تشویش می کشاند
پریشانیِ موهایت..


"اشغالگر"

پریشانیم

رویِ من و موی تو
باز هر دو پریشان شد...


"اشغالگر"

برف

برف
همان بارانی ست
که بغض دارد..


"اشغالگر"

تازگی غم

باران چه میکند
با درختان
در بهار،
گریه هم با غمم
همان می کند..


"اشغالگر"

بهانه زلزله

زلزله بهانه بود،
خدا میخواست
تو از خانه بیرون بیایی
تا من ببینمت...


"اشغالگر"

رقص مو

وقتی باد می نوازد
چه زیبا می رقصند
موهایت...


"اشغالگر"

نزدیک و دور

تو
همان دوری
که دلم
آن را نزدیک می بیند...


"اشغالگر"

شهری در سیل

چشمان تو می بارد
و در دلم
شهری
سیل زده می شود..


"اشغالگر"

بخت سوخته

بخت من
سنگِ شهابی بود،
درخشید و بسوخت...


"اشغالگر"

پشت سرت

اشک بود
آنچه از کاسه چکید
پشت سرت...


"اشغالگر"

ساعت جهان

کاش ساعت جهان
می ایستاد
روی لحظه با هم بودنمان...


"اشغالگر"

دیروز بود

غم امروز هر کس
از دیروز هاست
مثل من
که انگار همین دیروز بود
تو را داشتم ...


"اشغالگر"

باتلاق نبودنت

نبودنت
باتلاقی ست
که اندک اندک
مرا در خود فرو می برد..


"اشغالگر"

نوش دارو

نوش دارو
تویی
که بعد از مرگ من می رسی...


"اشغالگر"

حکومت نظامی

سخت است
نبودنت
همچون عبور و مرور
در شبی که
حکومت نظامی ست...


"اشغالگر"

تعویض

پایتخت را شاید
ولی تو را
هرگز نمی توان در دلم
عوض کرد...


"اشغالگر"