ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

انتظار تبر

بی تو
درختی خشکم
به جای بهار
در انتظار تبرم...


"اشغالگر"

رگ گردن نزدیکتر

چه لذتی دارد خدا بودن
وقتی می توانم از رگ گردن
به تو نزدیک تر باشم...


"اشغالگر"

قبیله و آتش

تو آتش بودی و
من قبیله ای وحشی
که دور تو می گردد...


"اشغالگر"

قدیمی ام

شبیه ایوان خانه ای قدیمی
پر از خاطره ام...


"اشغالگر"

گریه بهار

فروردینِ بارانی
بهار هم بی تو
گریه می کند...


"اشغالگر"

زنده بی زندگی

بی تو
زندگی یعنی
زنده به گوری...


"اشغالگر"

بی جهنم

بی تو
دل من
بی آنکه جهنم برود
می سوزد...


"اشغالگر"

کوچه ها آواره

نیستی و
کوچه ها
در من همه آواره اند....


"اشغالگر"

ساعت شنی

من شبیه ساعتی شنی
و دلتنگی ات همچون شن
تا می خواهند تمام شوند
بر می گردانندش...


"اشغالگر"

سیاه چاله

تو
ستاره شدی و
زیر چشمانم
سیاه چاله های فضایی...


"اشغالگر"

دماوند

همچون دماوند
به ظاهر سرد و آرامم
ولی
در دلم آتش قیامت می کند...


"اشغالگر"

اشک و دست

دست بر چشم زدم تا که کنم اشکی پاک
اشک دیگر آمد و دستم در آغوشش گریست


"اشغالگر"

نا موفق

پر از دردم
همچون یک خودکشی نا موفق ...


"اشغالگر"

تیر خلاص

من همان تیر خلاصم
که خلاصش نمی کنند..


"اشغالگر"

مشغول به درد خود

هر کس به جمع خود
من هم به تنهایی....


"اشغالگر"

داغ نشاندی

آمدی عشق چشاندی رفتی
به دلم درد نشاندی رفتی...


"اشغالگر"

کمی مرگ

خدایا
من زندگی ام درد می کند
کمی مرگ برسان...


"اشغالگر"

معتاد چشمانت

من مستِ چشمانِ تو اَم
ساقی تویی
سوی ام بیا...


"اشغالگر"


جفت کفش

کفش ها نمی دانند
درد جدایی را
وقتی حتی برای رفتن هم
جفت می شوند...


"اشغالگر"

مجتمع مسکونی دنیا

جهان
شبیه مجتمع مسکونی ماست
یک طبقه اش
جشن سالگرد به هم رسیدن است و
طبقه دیگرش سالگرد تنها شدن...


"اشغالگر"



پل خراب

دلم
پل پشت سرت بود
که رفتنت
خرابش کرد..


"اشغالگز"

شبیه موهایت

پریشانم
همچون موهایت..


"اشغالگر"

شعر خدا

قطره های کوچک باران
شعر کوتاهِ عاشقانه ی خداست
برای ما...


"اشغالگر"

شهر دلتنگ

شاید
شهر هم دلتنگِ کسی ست
که شب ها نمی خوابد...


"اشغالگر"

باد و روسری

من بادم
و تو
دخترکی که باد
همیشه روسری اش را می برد...


"اشغالگر"



ریل و قطار

من ریل بودم
و تو قطاری که
باید از من می گذشتی..


"اشغالگر"

خیال می بافم

در این سرمای نبودنت
خیال می بافم...


"اشغالگر"

بی خوابی

حالا که فقط
در رویا می توانم بینمت
بی خوابی یعنی
بی تویی...


"اشغالگر"

شوق دیدنت

شوق دیدنت را دارم
همچون ناخدای کشتی
که شوق به دیدن خشکی دارد...


"اشغالگر"

کلاس زندگی

غایب همیشگی
کلاس زندگی ام
تا پایان زنگ زندگی ام
تو را دوست خواهم داشت...


"اشغالگر"

گریه دریا

سونامی
گریه دریایی بود
که تو را نداشت..


"اشغالگر"

وارونگی هوا

کاش
همچون هوای تهران
هوای نبودنت هم
وارونه می شد و
می آمدی...


"اشغالگر"