ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

نوشته های برگریزان





دروغ گفتی دوستت دارم
این انصاف نبود
که تو دروغ بگویی
و من
در جهنم نبودنت بسوزم


خواب درخت
چوب تختم
خواب روزهای درخت بودنش را می بیند
و من
خواب روزهایی که با تو بودم…



جنگ می شود
من شکست می خورم
دلم را اسیر میکنی
کنوانسیون ژنو را رعایت کن
با اسیرت ملایم باش…



همه آدم ها
نیمه ای گم شده دارند
جز من
که نیمه ای تنها
آفریده شدم…



مثل آن مسجد بین راهی
تنهایم
هر کس هم که می آید
مسافر است
می شکند
هم نمازش را،
هم دلم را
و می رود…



در یک زمستان سرد و برفی
در هوای مه گرفته پارک جمشیدیه
هر صندلی خالی
می تواند
جای تو باشد



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد