آرشیو مطالب وبلاگ - ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

با تو تنها زندگی معنی خود را می دهد 26 - مهر‌ماه - 1394 17:53

خسته ام از زندگی از بی تو بودن ای عزیز بی تو و چشمان تو عاشق شدن ها ای عزیز من که عادت کرده ام عمری به تنها زیستن اینکه تنها بی تو ام طاقت ندارم ای عزیز رفتی و با درد خود من را تو تنها کرده ای روز و شب در خاطرم تنها تو هستی ای عزیز کوشش بسیار کردم تا فراموشت کنم با تو اما این روش ممکن نباشد ای عزیز بغض دارد آسمان از...

عاشقت هستم همیشه تا ابد تا انتها 26 - مهر‌ماه - 1394 13:13

خیره مانده چشم تو بر اشک چشمانم هنوز حسرت دستان تو مانده به دستانم هنوز می زنی لبخند نو در قاب عکس کهنه ات من ولی از درد تو نالان و گریانم هنوز مثل آن پروانه ام من دور شمع خانه ات تو هوای ابری و من مثل بارانم هنوز می رود بالا و پایین عقربه در ساعتم ساعتم خوابید و اما من پریشانم هنوز من که ناکامم نبوسیدم تو را در لحظه...

موی تو شعر بلندی ست که من می دانم 25 - مهر‌ماه - 1394 20:19

شعر می گویم که با شعرم فراموشت کنم موی تو اما خودش شعر بلندی می شود محمدصادق رزمی

شب فقط حال مرا داند 25 - مهر‌ماه - 1394 18:58

شب فقط حس می کند معنای اشک مخفی ام گریه های بی صدا از درد عشقت در دلم محمدصادق رزمی

بغض تو دارد غنی تر می شود در قلب من 24 - مهر‌ماه - 1394 18:00

درصد دلتنگی ات در قلب من بالا شده بغض تو سنگین شده سنگین تر از آب اراک محمدصادق رزمی

لعنت به منی که بی تو زنده ست هنوز 24 - مهر‌ماه - 1394 17:48

حال من گشته شبیه حال آن بازیگرِ در نقش شمر تعزیه می خوانم و لعنت به خود من می دهم محمدصادق رزمی

لبخد می زنی و شهری در دلم ویران می شود 22 - مهر‌ماه - 1394 18:10

خنده های بر لبت با آن دو چال گونه ات میشود چنگیز و ویران می کند قلب مرا محمدصادق رزمی

اندوه محرم همه جا رنگ سیاه است 21 - مهر‌ماه - 1394 19:06

انگار که بادی ز میان گل و گلخانه گذشته اینگونه محرم همه جا عطر حسین است محمدصادق رزمی

این ولی دیگر نبودش زندگی 20 - مهر‌ماه - 1394 18:31

من اگر هر گز نمی دیدم تو را در زندگی مثل قبل از دیدنت می شد هنوزم شاد بود محمدصادق رزمی

عاشق شده این برگ 20 - مهر‌ماه - 1394 18:15

میان همه فصل ها فقط پاییز عاشق بود... محمدصادق رزمی

فصل غمگین و پر از دلتنگی 20 - مهر‌ماه - 1394 18:14

وقتی که عاشق شد خدا تصمیم سختی را گرفت بر صفحه ای از روزگار او فصل پاییزش کشید محمدصادق رزمی

جهان من نقشه ندارد 19 - مهر‌ماه - 1394 18:39

هر نقطه ی دنیا و جهان نقشه ی خود داشت جز تو که جهانم شدی و نقشه نداری محمدصادق رزمی

حال من را فصل پاییز و خزان می داندش 19 - مهر‌ماه - 1394 18:25

چشم من گشته شبیه فصل پاییز و خزان او همیشه برگریز و چشم من هم اشک ریز محمدصادق رزمی

یخ بسته دستانم ز هجر گرمی دستان تو 19 - مهر‌ماه - 1394 18:06

من زمستان گشته ام در حسرت دستان تو بی تو همدردم شده دی ماه و بهمن از غمت محمدصادق رزمی

خدانگهدار فرمانده دوران سربازی 18 - مهر‌ماه - 1394 18:18

قسمت نشود راه کسی راه شهادت باید که خدا سهم کند ، بنده سعادت با ریش سفید و لب خندان و دلی تنگ فرمانده حسین همدانی و شهادت محمدصادق رزمی

غمیگنی اشعار من سرچشمه اش درد تو بود 16 - مهر‌ماه - 1394 18:25

شادی آن لحظه ات را در دلم حس می کنم نیمه شب بود و مهیای سفر سمت شمال مادرت از راه دور فریاد می زد دخترم بار رو بندیلت ببند بعدش بزن حرفت به او رفتنت سوی شمال و شوق دیدار شمال تازه کرده در دلم درد جدایی از تو را من که سربازم ، غریب و بی توام در شهر یزد من که در یزدم ولی قلبم به تهران مانده است نیمه شب در پادگان من با...

درد بی تو بودنم یعنی همان درد لاعلاج 15 - مهر‌ماه - 1394 18:07

من شدم همچون همان بیمار دردی لاعلاج تو همان داروی نایابی دگر موجود نیست محمدصادق رزمی

زندگی یعنی همان درد بزرگ 15 - مهر‌ماه - 1394 17:49

خوانده ام من در قنوتم هر زمان در هر نماز ای خدا پس کی مرا سوی جهانت می بری؟ محمدصادق رزمی

تو را دیدم ولی در خواب 15 - مهر‌ماه - 1394 17:34

تو را دیدن فقط در خواب شده سهمم در این دنیا محمدصادق رزمی

میکند سلول زندان رفتنت را این اطاق 13 - مهر‌ماه - 1394 17:12

رفتنت این خانه ام را مثل زندان می کند حبس تنهایی شدم در این اطاق لعنتی محمدصادق رزمی

تو مثل زنجانی شدی 11 - مهر‌ماه - 1394 17:08

مثل آن بابک زنجانی و آن دزدی هاش برده ای قلب مرا لیک هنوز آزادی محمدصادق رزمی

مهر تو افتاده بر پاییز من 11 - مهر‌ماه - 1394 17:03

مهر چشمان تو افتاد به قلبم اینک منم و یک دل بی یار و پر از دلتنگی محمدصادق رزمی

افتاده ام در دام تو 11 - مهر‌ماه - 1394 16:54

بودم همان غزالی، آزاد در بیابان با دام گوشه چشمت، کردی مرا شکارت محمدصادق رزمی

می شود شق القمر در قلب من 11 - مهر‌ماه - 1394 16:49

موی خود را میکنی بر صورتت آشفته تر می کند شق القمر با قلب من این اتفاق محمدصادق رزمی

یک فلر در قلب من سوزد همیشه تا اید 9 - مهر‌ماه - 1394 15:08

آتش زده ای قلب مرا کاش بدانی بی تو شده ام مثل هوای عسلویه محمدصادق رزمی

پاییز 9 - مهر‌ماه - 1394 14:45

بی تو آن برگی شدم تنها و خسته بر درخت عاقبت در این خزان روزی بیوفتم از درخت محمدصادق رزمی

اندوه تو کافیست که تهران غمگین شود 7 - مهر‌ماه - 1394 17:04

من بی تو در این نم نم پاییزی و آن غربت تهران غمگین شده ام مثل درختان خیابان ولیعصر محمدصادق رزمی

آرزویم بوده این تا تو بهار من شوی 7 - مهر‌ماه - 1394 16:43

آرزو دارم که اندوهت شبیه برگ پاییزی شده زرد و خسته ‏یک به یک ریزش کند از قلب تو محمدصادق رزمی

دل من مانند دریاها شده 7 - مهر‌ماه - 1394 16:37

قلب من مانند دریا گشته که در نیمه شب مد دچارش می شود او سوی چشمت می رود محمدصادق رزمی

گشته صحرای منا همچون که دشت کربلا 7 - مهر‌ماه - 1394 16:28

منا خونین شده از خون حجاج دلم غمگین شده از خون حجاج که مهدی در قیامش از سعودی بگیرد انتقام خون حجاج محمدصادق رزمی

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

پیوندها

برگه‌ها

جدیدترین یادداشت‌ها

بایگانی

عناوین یادداشت‌ها