ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

از غیرت باد است که هوا پر از غبار است

گرد و خاک هوای اهواز
از غیرت باد بود
تا تو از خانه

بیرون نیایی...


"اشغالگر"

خانه دلم سوخت در حسرت تو

عشق
در چشمانت
همچون کبریتی بود
در دست پسر بچه ای
تا به خودم آمدم

خانه دلم را به آتش کشیده بودی...


"اشغالگر"

محروم شده ام از داشتنت

باران
نگاه تو بود
و من
سر زمینی که از بی تویی
سال هاست

کویر شده است...


"اشغالگر"

من نیز سال هاست شب شده ام

شب
عزادار نبودن ها بود

که سیاه است...


"اشغالگر"

من متفاوتم در شب و روز

خورشید
مرا به خنده هایم می شناسد
و ماه مرا

به گریه هایم...


"اشغالگر"



زندگی یعنی درد و سختی

همه غرق دردیم
در روزگاری که
همچون شبی بی پایان است
زندگی آنگونه که می گفتند
زیبا نبود...


"اشغال

سرطان راه نزدیکی بود برای رسیدن

سرطان آمده بود
تا مرا به تو برساند

اگر دکترها می گذاشتند..


"اشغالگر"

داشتم به تو می رسیدم اگر می گذاشتند

شش ماه

فاصله  داشتم
تا رسیدن به تو
اگر دکتر ها می گذاشتند
آنها که امیدوار شدند
من برای رسیدن به تو
ناامید شدم...

زمستان از نبودن تو سرد است

هوای زمستان
نه پالتو می خواهد
نه بخاری
این هوا

دلِ گرم می خواهد...


"اشغالگر"

آسمان باران دارد

باران از همان سو می آید

که تو رفتی...


"اشغالگر"

از تو ساخته می شود خاطره

هدف از خلقت تو

ساختن خاطره بود...


"اشغالگر"

از ابر بی باران فقط غم می بارد

دلتنگی
ابر بی بارانی ست

که فقط غمگین ترم می کند...


"اشغالگر"

و چه نزدیک است یه خدا، اورست

و چه تنهاست اورست
که بالاتر از همه ابرها

هیچ کوهی را نمی بیند..


"اشغالگر"

زندگی ام پر کشید و رفت

زندگی
 همان کبوتر وحشی است
که کنار پنجره اطاق نشسته است
تا می خواهی ببینی اش

پر می کشد و می رود...


"اشغالگر"

در زندان بودم از همان روز اول

تنهایم
همچون تک درختی

که در زندان روییده باشد...


"اشغالگر"

درخت می خواست بخوابد

درخت خسته بود
تبری آمد
و نجار او را

تبدیل به تخت خواب کرد...


"اشغالگر"

خدا هم شاعر بود

کوتاه ترین شعر غمگین جهان
عمر تو بود

که خدا سرودش...


"اشغالگر"

من به مرگ عادت دارم

چقدر آشناست
حس مرگ...
من این حس را

چندین بار بعد از رفتنت

تجربه کرده ام...


"اشغالگر"

برف پاکن برای تو دست تکان می داد

زیر باران باید رفت
برای همین است
که برف پاکن ماشین
زیر باران

با همه خداحافظی می کرد...


"اشغالگر"

اگر عشق نمی آمد

من
همان عابری بودم
که داشت می رفت
و تو همانی
که داشت می آمد
اگر

عشقی بین ما نمی آمد...


"اشغالگر"

مطلقا تنها

تنهایم
همچون تابلویی که

دور و برش توقف مطلقا ممنوع است...


"اشغالگر"

بندری در فرودگاه

در چشم هایم
انگار بندر بود،

فرودگاه ، بعد از رفتنت...


"اشغالگر"

نباید فراموش شوم در یادت

باید نخ شوم
و خود را دور انگشت تو بپیچم
تا که مبادا

فراموشم کنی...


"اشغالگر"

سرد است زندگی

بی تو
زندگی
چای سردی ست

که از دهن افتاده است...


"اشغالگر"

رادیولوژی

دکتر ها تعجب کرده بودند
وقتی
وسط عکس رادیولوژی سیاه و سفیدم
قلبم

از عشق تو سرخ بود....


"اشغالگر"

تمدن باستانی عشق

عشق تو
تمدنی باستانی ست

من از قدیم دوستت داشتم...


"اشغالگر"

بد قول بودیم و با هم نماندیم

هر دو بد قول بودیم
تو با مرگت

و من با زنده ماندنم...


"اشغالگر"

قطار ها خالی اند بی تو

قطارهای مسافربری
همیشه خالی اند
وقتی هیچ یک از مسافرانشان

تو نیستی...


"اشغالگر"

گریه بی چتر

باد هم میخواست اشک بریزم
وقتی زیر باران

چترم را با خود برد...


"اشغالگر"

بعد از باران برف یعنی هیچ

من
ردپای تو ام در برف
و باران
اشک چشم های تو...
نبار

که مرا محو می کنی...


"اشغالگر"

عطر تو از آسمان نمی آید

می گویند تو مرده ای
و به آسمان رفته ای
پس چرا هیچ بارانی

بوی تو را نمی دهد..


"اشغالگر"

چشم های ترسالی

بی تو باران نه از ابر
که از چشم های من

می آید..


"اشغالگر"

در رویا و بیداری ندارمت

انگار از بالای ساختمانی بلند
پریدم
وقتی از خوابی که تو در آن بودی

پریدم..


"اشغالگر"

نبودنت هر روز تکرار می شود

روزهایم مثل هم شده اند
فردا هم مثل امروز
دوباره تو را

نخواهم داشت...



"اشغالگر"

دریا آرزوی بزرگیست

تنهایم
همچون خزر
که هر چقدر هم بزرگ باشد

باز هم به دریاهای آزاد نمی رسد...


"اشغالگر"

بیمه بودنت

باید نبودنت را
بیمه می کردم
که وقتی ندارمت
بیمه

نبودنت را جبران می کرد...


"اشغالگر"

زندگی به تو می آید ولی...

گوشه سمت راست عکست
می نویسم زنده
مهم نیست دنیا تو را ندارد
تا وقتی دلتنگی ات هست

تو در قلبم زنده ای...


"اشغالگر"

نوش دارو برای من مرگ بود

من نیز بی تو
روزی آرام می شوم
همچون مجروحی

بعد از زدن تیر خلاص...


"اشغالگر"

درست وسط هدف در قلبم

عشق
تک تیراندازی است

روی برجک دیده بانی چشم هایت..


"اشغالگر"

بهار یعنی زیر باران به یاد تو

بهار
یاد توست

که زیر باران تازه می شود...


"اشغالگر"

اکسیژن چشم هایم

نفس چشم هایم
با دیدن تو

تازه می شود..


"اشغالگر"

گشتاپوی عشقت مرا دنبال می کند

من هیتلر بودم
و چشم های ناز تو
همان حزب نازی آلمان

که مرا به پیوستنش ترغیب می کند...


"اشغالگر"

کاش می شد همچون آلمان متحد می شدیم

من آلمان شرقی ام
و تو آلمان غربی
دیوار برلین هم
دل من بود که شکست
پس چرا من و تو

ما نشدیم...


"اشغالگر"

نقشه جهان بهم ریخته شد از رفتنت

چشمانت صبح وین بود
و موهایت خیابان های تهران
کجای جهان گمت کرده ام
که در هیچ نقشه ای
پیدایت نمی کنم ...

سیب در حسرت دست های تو جان داد

سیبی عاشق
خودکشی کرد
و نیوتونی بی غم

جاذبه را کشف کرد...


"اشغالگر"

مهر از تو آباد می شود

فرودگاه عشق توست دلم
فرود بیا بر دلم

و آنرا از مهر آباد کن..


"اشغالگر"

تنهایم همچون علی مطهری در مجلس نهم

دلتنگی ات
دلم را به هم می ریزد
همچون علی مطهری

که مجلس نهم را...


"اشغالگر"

به یادت هر شب خیابان های چشمانم خیس می شود

خاطره
مامور بود و معذور
وظیفه اش این بود
تو را هر شب

به یاد من بیاورد..


"اشغالگر"

هویتم بی تو قابل تشخصی نیست

پلیس تشخیص هویت را هم
سر در گم کرده ام
آنها هم نمی دانند من کیستم
اثر انگشتم
رد دست های توست

و قلبم پر از یاد تو....


"اشغالگر"

حبس زیباست اگر در قلب تو باشم

در بند اوین چشمانت
تا ابد

زندانی ام...


"اشغالگر"