هدف از خلقت تو دلتنگی خدا بود ... وقتی ب تو نرسیدم اوراصدازدم ب "او "رسیدم نه ب زیبایی زلیخواه ام نه تو آنی ک یوسف کنعان بنمایی پس؛ پیراهن نگاهت را می کشم از پشت ... ک اگر برگردی.. وبیخیال عزیز های مصر ویعقوبهای چشم براه چنان ب خود میفشارمت ک هفتادوهفت سال تمام باران ببارد وگندم درو کنیم ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
عطر نم زده خاطرات
وقتی باران می بارد...
تمام خاطرات من خیس میشوند...!
وتمام کوچه وخیابانهای دلم
یخ میزنند از نبودنت...
هدف از خلقت تو
دلتنگی خدا بود ...
وقتی ب تو نرسیدم
اوراصدازدم
ب "او "رسیدم
نه ب زیبایی زلیخواه ام
نه تو آنی ک یوسف کنعان بنمایی
پس؛
پیراهن نگاهت را می کشم از پشت ...
ک اگر برگردی..
وبیخیال عزیز های مصر ویعقوبهای چشم براه
چنان ب خود میفشارمت
ک هفتادوهفت سال تمام
باران ببارد وگندم درو کنیم ...