چای ایرانی تویی از این سبب می خواهمت
"اشغالگر"
این زمستان واقعا تنهاترین فصل خداست
"اشغالگر"
برگ زردی من شدم در حسرت آن روزها
"اشغالگر"
دو چشمانت مرا مست دو عالم می کند هر شب
"اشغالگر"
عشق بودی در دلم عمرت ولی مهلت نداد
ای خدا تنها شدم من ماندم و عمری زیاد
"اشغالگر"
می زند بر قلب من نقش دو چشمان تو را
"اشغالگر"
"اشغالگر"
آروز دارد مدادم تا که یک تابوت بود
"اشغالگر"
آرزویم این شده بیرون شوم از این زمین
"اشغالگر"
وقتی که کسی پشت دری منتظرم نیست
"اشغالگر"
هر که می بیند مرا داند که من بوشهری ام
"اشغالگر"
مانده بودم بروم سمت تو یا خانه ی خود
"اشغالگر"
اول برج میلاد را خیس می کند...
"اشغالگر"
"اشغالگر"
انقلابی در دلم اسلامی و مانند ایران می کنی
"اشغالگر"
که عاشق اوست...
"اشغالگر"
از داغ غمت بود تبرها به وجودم
"اشغالگر"
تیر عشقی از کمان ابرویت بر دل زدی
آرش از ابروی تو میسازد آن تیر و کمان
"اشغالگر"
هیچوقت تو را نداشتم...
"اشغالگر"
می شوم با تو همان مشروطه محبوبه خواه
"اشغالگر"
دل اسیرت گشته و راهی ندارم سوی تو
"اشغالگر"
انقلابت در دلم من را به نابودی کشد
"اشغالگر"
مثل اوباشی که مامور پلیسی دیده اند
تا تو از در آمدی غم ها فراری گشته اند
"اشغالگر"
شوروی از این جهت درگیر نابودی شده
"اشغالگر"
مثل آتش در کف دستم شده آن یک نگاه
"اشغالگر"
من یقین دارم که غمگین میشود آن خانه اش
"اشغالگر"
فقط مرا از تو دورتر می کند...
"اشغالگر"
چاره ای بر آن ندارد دولت تدبیر ها
"اشغالگر"
آسمان کوچک شود ، اما چه زیبا می شود
"اشغالگر"
به یادت می بارد...
"اشغالگر"
بر من اما از غم امواج تو چشمان من تر می شود
"اشغالگر"
از بس که دو چشمان سیاه تو سیاست بازند
"اشغالگر"
قلب من می تپد از شادی پیوند شدن
"اشغالگر"