ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

یک لبخند تو کافی ست برای شاد شدن

با آن لب خندان تو‌ دنیا همه شاد است

لب های تو لبخندترین نقش جهان است


"اشغالگر"

خودروی تک سرنشین یعنی که تنهایی ما

گول ظاهر را نخور وقتی به تهران آمدی

ازدحام شهر من از درد تنهایی پر است


"اشغالگر"

ترافیک همت زیباست اگر تو کنار باشی

شلوغی همت شده زیباترین مکث جهان

وقتی که در ماشین من باشی کنارم در بغل


"اشغالگر"

خبر آمد که تو می آیی یک روز

بین اخبار جهان در همه دنیای خبر

خبر آمدنت تیترترین اخبار است


"اشغالگر"

دار و ندارمی تو

دارایی من
خاطره هایت بودند
و نداشته هایم
دست هایت
ببین بانو

تویی تنها دار و ندار من...


"اشغالگر"

منتظر مفقودالاثر است مادر گمنامی

گوش به زنگ است ببیند شهدا می آیند

مادری که پس از جنگ منتظر فرزند است


"اشغالگر"

عید است همه روزهای رمضان با تو

همه روز رمضان عید شود اما اگر

چشم تو در شب آن قابل رویت باشد


"اشغالگر"


عشقی و جنایی شده این عشق بیا

بازجویی در حیرت شرح جنایت مانده بود

قاتلی با چشم خود آن عاشقش را کشته بود


"اشغالگر"

وحشی شده چشمان سیاهت بانو

چشم تو
البغدادی است
وقتی عشقت
همچون داعش

به قلبم حمله می کند....


"اشغالگر"

همچون حلب سوریه ویران شده ام

من که اوضاعم شده همچون حلب در سوریه

نیمه ای در دست باد آن نیمه ام در دست غم


"اشغالگر"

کاش که شاعر گردی

آنجا که تویی
کاش که از دلتنگیِ من

شاعر درد نبودن گردی...


"اشغالگر"

کسی با من خاطره ندارد

همچون خرمشهر پس از جنگم
خیابانهایم بازسازی شده اند
اما

دیگر کسی با آنها خاطره ندارد...


"اشغالگر"

آتش زده چشمان تو بر جنگل احساس

چشم تو شده عامل هر جنگ خرابی

وقتی که نگاهت زده آتش به دل من


"اشغالگر"

بوده بین ما دو پیوند از جنس عشق

حضرت پروردگار با عشق بین ما دو تا

انگار پیوندی زده از چشم تو تا قلب من


"اشغالگر"

قلب من همچون مرداد بوشهری هاست بی تو

عازم شیراز شدی تا که به سامان برسی

شرجیِ بوشهر شده چشم من از رفتن تو


"اشغالگر"

گرگی شده پنهان درون چشم های تو

گرگی که مخفی شده در پشت پلک های تو

آماده ی حمله به احساس من شده


"اشغالگر"

یا سرور مشهد

بام حرمت برف که نه
ولی
کبوتر دارد...

"اشغالگر"

شاه دل من رفت و دلم هم شده پر غم

شاه دل من بودی و بی تو شده این دل

مانند همان شاه که کاخش شده موزه


"اشغالگر"


کال ست همیشه میوه این عشق

پیوند زدی این دل من با غم و اندوه

حالا که شده قلب من از عشق تو لبریز


"اشغالگر"

زیبایی تو بیشتر از حد مجاز است

خودت هم خوب می دانی که از ما بهتران هستی

که هر کس چشم تو دیده پناهش ذکر حق گشته


"اشغالگر"

حاجتم را از جواد الائمه میخواهم

گر که خواهی حاجتی از آن امام هشتمی
باید که تو اول قسم نام جوادش بدهی



"اشغالگر"

می شکند قلبم در پشت سرت

قلب من همچون پلی در پشت سر
از رفتن تو پشت سرت باز شکسته


"اشغالگر"

بخت من و عمر تو شعر کوتاه بود

موی تو ناشر اشعار بلندی ست ولی

شعر کوتاه شده عمر تو و بخت دلم


"اشغالگر"

خالی تر از باد هوا

مرکز آمار ایران بعدِ تو دیوانه شد

بی تو انگاری شده تهران شبیه دشت لوت


"اشغالگر"

مرهمت خودش درد من بود

آمدی زخم دلم را اندکی مرهم کنی
مرهمت اما زده زخم بزرگی بر دلم


"اشغالگر"

باورش سخت ولی ممکن بود

مثل آن کودک معصوم به مرگ پدرش

باورم گشته دگر باز نمی گردی تو


"اشغالگر"

چشم تو شعری قشنگیست خدایم گفته...

دنیا همگی شعر خدا بود به چشمان دلم

شعر مخصوص خدا چشم تو بودست ولی


"اشغالگر"

کساد است صنعت سوهان همه جا

حالا که تو رفتی و دگر قند لبت نیست

قنادی تهران همه جا سرد و کساد است


"اشغالگر"

عشق تو شعبه ندارد

گشتم همه دنیا پی چشمان سیاهت

عشقت به دلم جای دگر شعبه ندارد


"اشغالگر"

متروی تهران کشم تا خانه ات ای یار من

من اگر در شهر تهران کاره ای بودم کمی

می کشیدم خط مترو از دلم تا قلب تو


"اشغالگر"

راز دل را از زبان خودکار می باید شنید

شعر می گویم تا که چشمانم مرا رسوا کند

عشق تو رازی شده بین من و خودکار و دل


"اشغالگر"

باریده غمت بر دل من هر شب و هر شب

با خاطره هایت شده چشمان من از اشک چو باران

ای کاش که این خاطره ها از غم من خیس نگردند


"اشغالگر"

چشمت تو مست کرده الکل و مشروب ها

الکل چشمان خود را اندکی کمتر بکن

مست کرده قلب من را یک نگاه کوچکت


"اشغالگر"

یا صاحب زمان

شرق و غرب این جهان درگیر خونریزی شده

حضرت صاحب زمان پس کی میایی پیشمان


"اشغالگر"

همه در حال دعایم ولی بی اعمال

آنچنان از مدعی چشمان مهدی خون شده

آن دو چاه جمکران از اشک ایشان پر شده


"اشغالگر"

عشق تمرین جهنم بکند در قلبم

عشق آتش زده بر قلب من و می سوزم

وقتی که دو چشمان تو کبریت زده بر قلبم


"اشغالگر"

چشمان تو اشعار خدا بود برای دل تنهای من

مجموعه ی چشمان تو اشعار خدا بود

وقتی که خدا حرف دلش را زده بر من


"اشغالگر"

غواصان غیرت (به یاد 175 شهید غواص)

دست غواصان همه بسته شده در زیر خاک
بعد سی سالی رسد فریادشان در زیر خاک
مثل چشم مادری از مرگ فرزندان خود
گریه کرده آسمان از دردشان در زیر خاک



"اشغالگر"

نام خود را ثبت کردم در صف اهدا عضو

قلب من باید شود اهدا پس از مرگم به او

تا که عشقت در دلم پایان نیابد بعد من


"اشغالگر"

من به همان سیزده ات دلشادم

ماهی قرمز عیدی شدم و دلشادم

که مرا روز پس از عید به دریا ببرند


"اشغالگر"

یک لحظه رفتی و غمها اشغالم کردند برای تمام عمر

من شبیه الرمادی در جنگ داعش با عراق

تا کمی غفلت کنم غم ها اسیرم کرده اند


"اشغالگر"

تو در آسمانی و دستان من نیز به سوی توست

آنچه که از وسط تهران به سوی آسمان آمده
برج میلاد نیست
دست های من است

که به سوی تو دراز شده...


"اشغالگر"

قسمت این بود که اینگونه خداجو گردم

آنکه چشمان تو را ساخت پرستش دارد

اینچنین بود که من با تو مسلمان گشتم


"اشغالگر"

دست داعش کوتاه گردد از دیار مسلمین ، غم مخور

ترس از تکفیری و کافر ندارد آسمان کربلا

حضرت بی دست ما دارد هوای کربلا


"اشغالگر"

فرش کرمانی شده موهای تو در قلب من

من بافته ام در دل خود از غم تو فرش

از بس که گره زد به دلم موی بلندت


"اشغالگر"

ارتقای سطح امنیت حضورت

طرح آغوش تو و آن طرح اوباش پلیس

هر کدامش رخ دهد احساس امنیت کنم


"اشغالگر"

عصر جمعه ناگهانی باران ببارد

عصر جمعه در خیابان ناگهان باران گرفت

من دلم تنگ تو شد کاش تو آنجا بودی


"اشغالگر"

پرچم سپاه عشق

عشق
پرچم سپاهی ست
که اگر تیری در قلبم
آنرا از دست من انداخت

تو آنرا می گیری...


"اشغالگر"


مشتری خورشیدِ چشمان تو ام ای بانو

من شبیه مشتری در چرخش خورشیدی اش

در مدارت مانده ام با آنکه دورم من ز تو


"اشغالگر"

امضای ته نقاشی عشق

مثل امضا در ته نقاشی استاد معروفی شدم

هر کسی بیند مرا عشقت تداعی می شود


"اشغالگر"