دیدمت در ساحلی اما مرا نشناختی
یک نگاه بر ظاهرم در آن محل انداختی
بی تفاوت رد شدی گویی مرا نشناختی
با نگاه سرد خود از من زمستان ساختی
این جنوبی تا ابد بودش وفادارت عزیز
خود بگو مانند من آخر کجا می یافتی
زل زدم بر رفتنت با شرجی چشمان خود
مثل موجی بر دلم بر ساحلم میتاختی
در کنار یار خود در لحظه های رفتنت
با نگاه خیس خود بر من نگاه انداختی
محمدصادق رزمی