تمام سهم من از عشق، فقط اندوه و ماتم شد
تو رفتی و به این سینه، تمام شادی ام غم شد
غمت اندوه بی پایان، به آتش میکشد قلبم
از آن اندوه بی پایان، جهان من جهنم شد
به زیر نم نم باران، به زیر چتر تنهایی
ز دردت چشم من آنجا، چو آن باران نم نم شد
تو بودی و دلم هر دم، پر از دلتنگی ات می شد
ولی با رفتنت حالا، به دلتنگی دمادم شد
جهانم قبل اندوهت، دقیقا چون جهنم بود
تو رفتی و جهان من، جهنم در جهنم شد
محمدصادق رزمی