رفته ای اما غمت در سینه ام جا مانده است
از دوباره غصه ات یاد دلم افتاده است
رفتنت از پیش من در آن شب تاریک و سرد
علت غمگینی ام در این جهانم بوده است
پر شد از اندوه و غم قلب و دل تنهای من
از همان روزی که دل چشمان یارم دیده است
قطره های اشک من در زیر باران شدید
با غمت از چشم من در روز و شب باریده است
رفته ای از این جهان اما ندانستی عزیز
خاطرات بودنت در سینه ام جا مانده است
محمدصادق رزمی