از دوباره در هوا عطر تنت پیچیده است
بار هم اندوه تو در این هوا پاشیده است
از دلم آن خاطرت هرگز نمی میمرد دگر
تا ابد احساس من از دوری ات شوریده است
بر نمی گردد کسی هرگز دگر بر زندگی
بعد ازآن وقتیکه آن چشم تو را او دیده است
در پس لبخند من درد عمیقی خفته است
پشت هر لبخند من اندوه تو خوابیده است
چشم من سهل است حتی ببین آن آسمان
پشت پای رفتنت از غصه ات باریده است
محمدصادق رزمی