ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

تو رفتی و قسم خوردم، که باشم تا ابد تنها

خدا را خوش نمی آید، چنین دل را بسوزانی
که با آن برق چشمانت، دلم را هم بلرزانی
ندارد ارزشش ای عشق، در این تنهاییِ دنیا
که با آن بی محلی ها، مرا از خود برنجانی
زمانی عاشقم بودی، در آن ایام آغازین
چرا از بودنت با من، چنین حالا پشیمانی
تو رفتی و قسم خوردم، که باشم تا ابد تنها
ببین حالا ز تنهایی ،دو چشمم گشته بارانی
برو با عشق خود عشقم، ولی اینرا بدان دیگر
نداری اینچنین حقی، که این دل را بسوزانی

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد