ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

تهران شده از درد تو چون بندر بوشهر

بی دست تو در شهر و خیابان چه کنم من
با غربت آن چشم درخشان چه کنم من
آتش به دلم می زند این نم نم باران
از درد تو با این نم باران چه کنم من
یک داغ بزرگی ز غمت مانده به قلبم
با سوزش این قلب پریشان چه کنم من
تهران شده از درد تو چون بندر بوشهر
بی تو ز غم ساحل تهران چه کنم من
افتاده دو چشمت به ته قهوه فنجان
با چشم تو در قهوه فنجان چه کنم من
تنها شده ام از غم تو در همه دوران
حالا تو بگو با غم دوران چه کنم من

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد