در دلم هر شب تو را با غصه مهمان می کنم
زیر بارانِ غمت این گریه پنهان می کنم
همچو موهای بلندت با وزش های نسیم
حال خود را مثل آن من هم پریشان می کنم
شهر رویاهای خود را با تو من می ساختم
از غمت حالا ببین با گریه ویران می کنم
تا کمی خندان شوم یاد تو در دل می کنم
شادی آن لحظه را با گریه جبران می کنم
درد یعنی زیر باران با غمت تنها شدن
زیر باران گریه را آن لحظه پنهان می کنم
محمدصادق رزمی