ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

من و باران و دلتنگی شدم خیس از غم یارم

خدایا می شود روزی من و او در نم باران
به زیر چتر من باشد دقیقا در همین آبان
من و او در خیابان ها قدم ها می زدیم در شهر
که با او آذر و آبان چه زیبا می شدش تهران
بسازم خاطره با او به زیر نم نم باران
شود با او در این باران دلم شاد و لبم خندان
خدایا زندگی می شد کمی بهتر ز این باشد
اگر می شد که او باشد خدایا می شود امکان؟
من و باران و دلتنگی شدم خیس از غم یارم
شده با اشک من همدرد دقیقا نم نم باران

محمدصادق رزمی

نظرات 1 + ارسال نظر
رز 12 - آبان‌ماه - 1395 ساعت 19:11 http://rozshop.blogsky.com/

سلام .شعرخوب میگین .مگه حالا یارت کجاست؟ ایشالا که یارتون برگرده دوباره باهاش بری زیر بارون قدم بزنی توی این هوای دلچسب پاییزی تهران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد