مثل اشکی که به باران و نمش می چسبد
گریه از درد حسین در حرمش می چسبد
قسمتت شد بروی رخصت دیدار دهند
اینچنین عزم سفر از کرمش می چسبد
پا برهنه بشوی عازم دیدار شوی
ره سپردن به حرم هر قدمش می چسبد
کربلا باشی و در لحظه ی غمگین غروب
رو به رویت حرم و درد و غمش می چسبد
رو به رویت حرم و نوحه ی غمگین به دلت
گریه از غصه دل درحرمش می چسبد
محمدصادق رزمی