بی تو دیگر در دلم از زندگی ها خسته ام
گر خدا رخصت دهد من از جهانت رفته ام
بی تو دیگر زندگی معنای زندان می دهد
درب دنیا از غمت بر روی خود من بسته ام
غصه ات در قلب من مانند رازی سر به مهر
پیش چشم دیگران آن را ببین نشکسته ام
رفتی و هر شب شده احساس من دلتنگ تو
تا ببینم چشم تو هر شب به یادت خفته ام
رفته ای از پیش من اما به قلب و خانه ام
غصه ات سر می زند روز و شبِ هر هفته ام
محمدصادق رزمی