ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

کاش میشد غصه ات در سینه ام پنهان نبود

غصه هایت در دلم با مرگ من پایان نبود
سال ها تنها شدن در رفتنت آسان نبود
همچو رودی خسته و  خشکیده و پژمرده ام
بودن و در عاقبت دریا شدن امکان نبود
کاش می شد شهر من باران شود با گریه ام
اشک من آمد ولی در شهر من باران نبود
در میان شادی ام اندوه تو سر می زند
کاش میشد غصه ات در سینه ام پنهان نبود
گر تو بودی پیش من اینگونه غم در دل نبود
یک نفر از غصه ات آواره در تهران نبود

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد