یک لحظه فکرش را بکن، در یک شبی من مرده ام
تنها شدی در این جهان، من از جهانت رفته ام
در گوشه ی تنهایی ات، با خود تو نجوا می کنی
باور بفرما بی تو من، از زندگی ها خسته ام
شاید تو هم شاعر شوی، از شدت دلتنگی ات
یک لحظه باران می شوی، وقتی بفهمی رفته ام
یادت بیاید حس من، نسبت به آن زیبایی ات
آن جمله های عاشقی، در گوش تو می گفته ام
هر شب تو هم در قبل خواب، اکران یادم می کنی
آن لحظه شاید حس کنی، قلب تو را من برده ام
محمدصادق رزمی