رد چشمان تو بر قهوه این فنجان است
از غمت در ته فنجان همه جا باران است
چشم تو با عشوه اش در ته فنجان من است
اینچنین در قهوه ام اندوه تو پنهان است
یک نفر در کافه ها تنها نشسته با غمت
صحنه اش غمگین ترین حالت این تهران است
قهوه ام مثل شبم بی تو سیاه و کدر است
ماه چشمان تو درقهوه ی من تابان است
تلخی این قهوه ام از غصه های چشم توست
تلخی این عاشقی در ته این فنجان است
محمدصادق رزمی