تا کی تو به هوای دل من باز نیایی
من از که بپرسم که بداند تو کجایی
من منتظرت بودم و پایان شده عمرم
آخر که مرا می کشد این درد جدایی
خواهی بشوی مرهم این قلب مریضم
باید که کمی روی خوشت را بنمایی
وقتی که مرا دیدی و یک گوشه نشستی
گفتم به خودم در دل خود عاشق مایی
از شوق تماشای تو با موی سیاهت
وقت است که لطفی کنی و مو بگشایی
محمدصادق رزمی