کاش می شد در شبی همراه هم در کوچه ها
من شوم همراه تو با هر قدم در کوچه ها
من بخوانم یک غزل از دوری ات در گوش تو
تو بخوانی از من و از درد و غم در کوچه ها
چشم من بارانی و بر آسمان زل می زنم
تا بگیرد مثل من باران و نم در کوچه ها
سرنوشتم می شود زیباترین با عشق تو
می خورد اقبال من با تو رقم در کوچه
کاش بودی تا کمی با این غزل خوش می شدم
با غمت حالا ببین گم گشته ام در کوچه ها
من خراب عشق تو ویران چشمانت شدم
می شوم از دوری ات مانند بم در کوچه ها
محمدصادق رزمی
عالی
غصه هایم را وزن کردم امشب
سنگین است خیلی
بگویید نیروکاه اراک اب سنگین نخواهد
سنگینی غصه هایم را با اب اراک ترکیب کنید
تا ابد تضمین است فعالیتش...
بسیار بسیار زیبا...