در کوچه ها از درد تو یک لحظه تنها می شوم
با غصه ات مانند باد راهی به صحرا می شوم
یا رب ببین مانند تو تنها شدم در این جهان
در بین مردم از غمت تنهای دنیا می شوم
دریا به من زل می زند وقتی نگاهش می کنم
من هم شبیه یک غروب غرق تماشا می شوم
یک زخم کهنه در دلم هر شب مرا دق می دهد
هر شب ز دردش در دلم بی تاب و شیدا می شوم
همچون درختی در خزان درگیر تنهایی شدم
پاییزم و با یک نسیم تنهای تنها می شوم
محمدصادق رزمی
قشنگ شعر میگین