ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

می روی با غصه ات سوی فرودگاه امام

با غمش در دل باران تو چه تنها شده ای
تو خودت مثل همان قصه ی لیلا شده ای
همچو آن لحظه ی زردی به چراغ میدان
بودنت نقض شده، تا که تو  پیدا شده ای
از غمش پر شده چشمت به غم آبان ماه
به خودت آمدی و عازم دریا شده ای
به سرت می زند اینبار، فراموشش کن
تا فراموشش کنی، عاشق و شیدا شده ای
عاقبت از غصه اش، عازم به خارج می شوی
با دلی غمگین و خون، خیره به ویزا شده ی
می روی با غصه ات، سوی فرودگاه امام
از غمش مثل دلت ،باز که غوغا شده ای

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد