ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

ای کاش شعر مثل رمان بود

تا عطر تنت در دل من ورد زبان است
بین من و تو باد فقط نامه رسان است
تا بوی تو را پخش کند با دل و جانش
هر جا بروی پشت سرت باد روان است
رسوا شده عشقم به تو و چشم سیاهت
عشقی که عیان است چه حاجت به بیان است
برگی شده احساس دلم در دل پاییز
از دوری تو فصل بهارم چو خزان است
شاید بشوی عاشق من در ته این شعر
چون آخر این شعر ببین مثل رمان است


"محمدصادق رزمی"

نظرات 2 + ارسال نظر
☺️ 16 - آبان‌ماه - 1394 ساعت 02:40

☺️ 16 - آبان‌ماه - 1394 ساعت 02:43

چقد خوب بوده:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد