ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

حالم همیشه ابری است مانند جمعه در خزان

در عصر جمعه ناگهان جایت چه خالی می شود
شادی دوباره در دلم امر محالی می شود
غم را به قلبم می زنی با رفتنت سوی خدا
از نو دوباره دیدنت همچون خیالی می شود
وقتی شکسته بغض من از غربت این جمعه ها
احساس من مانند آن کوزه سفالی می شود
دردش دو چندان می شود این جمعه های لعنتی
وقتی دوباره در دلم با غم جدالی می شود
وقتی صدایم می زدی با لهجه بوشهری ات
چشمم ز اندوه و غمت خیس و شمالی می شود
دریای بوشهر و غروب در جمعه های سوت و کور
حالم دوباره از غمت آشفته حالی می شود

"محمدصادق رزمی"

نظرات 1 + ارسال نظر
sara 12 - آبان‌ماه - 1394 ساعت 18:00

سکوت می کنم وعشق ، دردلم جاریست
ک این شگفت ترین نوع خویشتن داریست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد