ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

شهریورم بی تو یعنی خلاصه ای از پاییز

ماه شهریور من بی تو همان پاییز است

کاش می شد برسد مهر تو در آخر آن


محمدصادق رزمی

نظرات 1 + ارسال نظر
Ali 21 - شهریور‌ماه - 1394 ساعت 01:31

با یه سلام ساده زندگیه من شدی
همه دلشوره هامو بردی از دور و برم
یه مدتی که از رابطمون گذشته بود
از تو و از خودم یه قصه ساختم تو سرم
تو قصه یه من تو بودی ستاره تو عمق نگات تو با یه اشاره
عاشقم کردی به آسونی گفتم زندگی بی تو دلیلی نداره
نگفتی بهم که یه روزی قراره بری و پیشم نمیمونی

آخره قصه رو باز میزارم شاید برگشتی کنارم شاید برگشتی کنارم

مثل یه فیلم کوتاه که پر از تصویره
خاطرات تو هر شب از تو ذهنم میره
مثل کویر شدم که آرزوش بارونه همیشه قلب من منتظرت میمونه
تا برگردی
به خونه به خونه به خونه ...
آخره قصه رو باز میزارم شاید برگشتی کنارم شاید برگشتی کنارم ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد