ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

روز تاریکی بود

اسمش روز بود
ولی از هزاران شب بی ماه
تاریکتر بود

روزی که تو رفتی...


"اشغالگر"

نظرات 1 + ارسال نظر
... 27 - بهمن‌ماه - 1393 ساعت 18:46

روز بود شب بود
یادم نیست
مهم چایِ داغی ک دلم بود
به دستت دادم
آنقدر سرد شدم ،
از دهنت افتادم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد