حقیقت داشت ترسیده بودم، من از تمام جمعه هایی که رویای بودنت شبیه بغضی موزون هوای خانه راتبردارمیکرد، ترسیده بودم دچار سردی چشمام های تو، از خواب آرام کلاغی بردرخت ازگفتگوی باران وپاییزوپنجره ازهمهمه غروب وغربت وخیابان / از خودم.... ترسیده بودم ماه بربلندی آسمان یک شب خسته درجریان درتصورجاده کسی از مجاورت ابهای ابی ارام دریا میآید من سخت ترسیده ام...... بیا
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
حقیقت داشت
ترسیده بودم، من از تمام جمعه هایی که
رویای بودنت
شبیه بغضی موزون
هوای خانه راتبردارمیکرد، ترسیده بودم
دچار سردی چشمام های تو، از خواب آرام کلاغی بردرخت
ازگفتگوی باران وپاییزوپنجره
ازهمهمه غروب وغربت وخیابان / از خودم....
ترسیده بودم
ماه بربلندی آسمان
یک شب خسته درجریان
درتصورجاده
کسی از مجاورت ابهای ابی ارام دریا میآید
من سخت ترسیده ام...... بیا