اهسته شب از کنار دیوار گذشت، آهسته که انگار که انگار گذشت/ یکباره هجوم خاطراتی وحشی ، ان لحظه میان خواب وبیدار گذشت/ آن لحظه که باخنده سلامم کردی، آن لحظه که، آه کارم از کار گذشت / گفتم بـرَوَم قید تو راهم بزنم ، یک فعل هزارباره تکرار گذشت/ من ماندم وقلبی که فرو ریخته بود، بی معرفت از کنار دیوار گذشت/ من ماندم ویک اتاق خالی یک عکس... من ماندم ویک پاکت سیگار ، گذشت.
اهسته شب از کنار دیوار گذشت، آهسته که انگار که انگار گذشت/ یکباره هجوم خاطراتی وحشی ، ان لحظه میان خواب وبیدار گذشت/ آن لحظه که باخنده سلامم کردی، آن لحظه که، آه کارم از کار گذشت / گفتم بـرَوَم قید تو راهم بزنم ، یک فعل هزارباره تکرار گذشت/ من ماندم وقلبی که فرو ریخته بود، بی معرفت از کنار دیوار گذشت/ من ماندم ویک اتاق خالی یک عکس... من ماندم ویک پاکت سیگار ، گذشت.
احسنت