ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

آخر داستان

عاقبت
من به تو میرسم
روزی که لبخندم دائمی می شود
آن روز که بالای عکسم
می نویسند:

إنا لله وإنا إلیه راجعون
..


"اشغالگر"

نظرات 3 + ارسال نظر
مرتضی 3 - اسفند‌ماه - 1391 ساعت 22:05

ابری ست چشم تو
ابری ست روی تو
تا ژرفای خاطر تو ابری ست
خورشید گوییا
در عمق آب های تو مدفون است
اما به هر دمی که چو سالی ست در گذر
من آفتاب طالع
من آسمان سبز تو را می کنم هوس !

مرتضی 4 - اسفند‌ماه - 1391 ساعت 15:16 http://hebe.persianblog.ir

من آدم سخاوتمندی هستم
آنقدر که همه ی گلهای نچیده ات را می پذیرم
... و همه دوستت دارم های نگفته ات را
تو فقط چشمانت را بدزد از من
بگذار در این حال باقی بمانم
من توهم عاشق بودنت را دوست دارم....

ف ع 8 - اسفند‌ماه - 1392 ساعت 15:39

این شعر رو بردارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد