آرشیو مطالب وبلاگ - ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

پیروز می شوی فقط کافیست نگاهم کنی 20 - فروردین‌ماه - 1394 16:31

در جنگ با دل من لشگر چرا کشیدی با آن دو چشم و اَبروت پیروز هر نبردی "اشغالگر"

باد کشف حجاب می کند شبیه رضاخان 20 - فروردین‌ماه - 1394 16:09

گاهی رضاخانی شود باد شدید شهر ما تا روسری را وا کند از موی زیبای شما "اشغالگر"

باد روسری را می برد 20 - فروردین‌ماه - 1394 15:43

باد تندی آمد و او روسری را می برد بی روسری مویت ولی دل را پریشان می کند "اشغالگر"

برگ های درخت دلم در بهار می ریزد 18 - فروردین‌ماه - 1394 11:41

اگر چه در بهاران دل خوشم من ولیکن با خزان دل خوشترم من "اشغالگر"

بی تکلیفم 18 - فروردین‌ماه - 1394 00:39

من در چشمان تو بلا تکلیفم ...

حجاب برای ندیدن موی و تو اشک من است 17 - فروردین‌ماه - 1394 20:22

اشک من مانند آن موی تو بود هر کسی لایق به دیدارش نبود "اشغالگر"

بالاترین ریشتر زلزله رفتنت بود 17 - فروردین‌ماه - 1394 19:44

بس که در کابوس خود از رفتنت لرزیده ام تخت خوابم مرکز لرزه نگاری گشته است #محمدصادق_رزمی

دلیلی غمگینی چشمانم 15 - فروردین‌ماه - 1394 19:26

بی تو چیزی در دلم جز درد و غم موجود نیست زین سبب در چشم من غم ها نمایان می شود "اشغالگر"

تنها و سردم در زمستان 15 - فروردین‌ماه - 1394 19:14

چون نیفتاد از درخت آن برگ پاییزی شده زجر سرما می کشد آن برگ تنهای درخت "اشغالگر"

بوی بهبود می آید همی 14 - فروردین‌ماه - 1394 22:41

می شود با اندکی از دیپلماسیِ ظریف صلحِ دنیا را کمی تا مرز بهبودی رساند "اشغالگر"

چای ایرانی چشمان تو بود 14 - فروردین‌ماه - 1394 22:27

چای خود را من فقط با آن لبت دم می کنم چای ایرانی تویی از این سبب می خواهمت "اشغالگر"

مثل زمستان تنها و سردم من 14 - فروردین‌ماه - 1394 22:20

سرد و یخ آمد ولی آرام و ساکت آمَدَش این زمستان واقعا تنهاترین فصل خداست "اشغالگر"

باید که خاموش شوم 14 - فروردین‌ماه - 1394 22:10

مثل تکلیف بخاری در اوج گرمای جنوب بی تو من تکلیف خود را خوب روشن میکنم "اشغالگر"

بهارم بود همان پاییزی که داشتمت 14 - فروردین‌ماه - 1394 21:50

دست تو در دست من در اوج آن پاییزها برگ زردی من شدم در حسرت آن روزها "اشغالگر"

توافق ها چه آسان بود 13 - فروردین‌ماه - 1394 22:44

اگر با من طرف باشند دو چشمان ظریف تو چه آسان می شود آنگاه توافق کردنم با تو

چشمانت الکل دارد 13 - فروردین‌ماه - 1394 22:27

مثل آن مشروب نابی که تو را مستت کند هر شب دو چشمانت مرا مست دو عالم می کند هر شب "اشغالگر"

خودکشی اگر حلال بود چه زیبا می شد 12 - فروردین‌ماه - 1394 22:28

می خورم قرص زیادی بعد از آن آبی زیاد من خودم را می کشم از شدت دردی زیاد عشق بودی در دلم عمرت ولی مهلت نداد ای خدا تنها شدم من ماندم و عمری زیاد "اشغالگر"

من مهندس بودم و عشق تو نقاشم کرد 12 - فروردین‌ماه - 1394 21:44

من مهندس بوده ام عشقت ولی نقاش بود می زند بر قلب من نقش دو چشمان تو را "اشغالگر"

آخر چه کند دل جنوبی من در این هوای تهران 12 - فروردین‌ماه - 1394 20:15

مثل یک نخل جنوبی در دل تهران سرد من برای مرگ خود لحظه شماری میکنم "اشغالگر"

چوبی که در مدادم بود بوی تابوت می داد 12 - فروردین‌ماه - 1394 20:10

آنقدر از غم نوشتم با مدادی چوبکی آروز دارد مدادم تا که یک تابوت بود "اشغالگر"

عشق غمگین می کند 11 - فروردین‌ماه - 1394 22:26

عشق هم چون خشکسالی در کشوری رو به هر کس آوَرَد آن یک نفر غمگین شود "اشغالگر"

همه جا بوی اندوه می دهد 11 - فروردین‌ماه - 1394 22:15

وقتی که دلت را غم معشوق بگیرد هر کجا را بنگری اندوه یار آید پدید "اشغالگر"

کاش زمین هم میوه ممنوعه داشت 11 - فروردین‌ماه - 1394 22:04

مثل آن لحظه که حوا سیب ممنوعی بچید آرزویم این شده بیرون شوم از این زمین "اشغالگر"

پشت دری کسی منتظرم نیست 11 - فروردین‌ماه - 1394 21:53

اصلا چه مهم است که درها همگی قفل بمانند وقتی که کسی پشت دری منتظرم نیست "اشغالگر"

دکتر نمی داند چرا 10 - فروردین‌ماه - 1394 20:26

میشوی دلتنگ خود دکتر نمی داند چرا چون زده قلب مرا پیوند درون سینه ات "اشغالگر"

بعد از تو هوای بندر اثر داشت بر چشمانم 10 - فروردین‌ماه - 1394 19:58

آن چنان از رفتنت چشمان من شرجی شده هر که می بیند مرا داند که من بوشهری ام "اشغالگر"

من رو به فروپاشی ام 9 - فروردین‌ماه - 1394 18:37

میشوی چون گورباجف در شوروی قلب من از فراق چشم تو ، من هم فروپاشی شدم "اشغالگر"

کدام سو بروم وقتی مبدا و مقصد تویی 9 - فروردین‌ماه - 1394 18:01

وقتی که دو چشمان تو را متروی تهران دیدم مانده بودم بروم سمت تو یا خانه ی خود "اشغالگر"

سیل می آید در دلم وقتی جشمانت می بارد 9 - فروردین‌ماه - 1394 00:12

اشک تو مثل باران تهران است و دل من همچون برج میلاد همیشه باران در شهر تهران اول برج میلاد را خیس می کند... "اشغالگر"

آخرین شاه امپراطوری دلم بودی 8 - فروردین‌ماه - 1394 00:39

مثل شاه آخری در امپراطوری ضعیف میشوم عبرت تاریخی یک لحظه تلخ "اشغالگر"

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

پیوندها

برگه‌ها

جدیدترین یادداشت‌ها

بایگانی

عناوین یادداشت‌ها