اقبال من از رفتنت تو سخت سیاه است
من مثل زمینی شدم و چشم تو ماه است
من بی تو دلم گشته پر از غصه و تشویش
آغوش تو در این همه غم امن و پناه است
شادی به دلم بی تو دگر گم شده معنا
دنیای من از غصه و غم بی تو تباه است
وقتی که به من خیره شوی شاعر قصرم
احساس من از دیدن تو بند نگاه است
اندوه و غمت تیشه به قلبم زده انگار
اقبال دلم از غم تو سخت سیاه است
محمدصادق رزمی