تا کمی در شهرمان باران فراوان می شود
در دلم از غصه ات آن لحظه طوفان می شود
می شوی طوفان غم مانند طوفان می وزی
زیر آن طوفان غم این سینه ویران می شود
در همان باران نم در بین آن برگ و خزان
غصه ات در قلب من آن لحظه پنهان می شود
با هجوم یاد تو در قلب و احساسم عزیز
مرد تو غمگین ترین انسان تهران می شود
خاطراتت می وزد همچون نسیمی بر دلم
یک نفر در آن زمان مانند باران می شود
محمدصادق رزمی