اندکی چیزی بگو، تا خوش شود حال دلم
شاید کمی کمتر شود، درد کهنسال دلم
از آن تمام بودنت، سهمم شده اندوه تو
تنها فقط اندوه تو، شد از غمت مال دلم
مانند موهایت شده، اقبال من از رفتنت
لعنت فرستاده خدا، بر بخت و اقبال دلم
از جار و جنجال دلم، خوابم نمی آید عزیز
از درد تو بوده فقط، این جار و جنجال دلم
رفتم که شاید اندکی، دنبال من آیی شبی
افتاده اما غصه ات، تنها به دنبال دلم
محمدصادق رزمی