ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

کاش بودی تو پرستار دل پر درد من

من دلم تب کرده امشب بی تو ای دنیای من

کاش میشد امشب و هر شب پرستارم شوی


محمدصادق رزمی

می نویسم من تو را مانند هاشمی

من شبیه هاشمی  با آن کتاب خاطرات

باید نگارش من کنم چشمان زیبای تو را


"محمدصادق رزمی"

عاقبت برگ دلم افتادنی ست

گیرم که تحمل بکند باد خزان را

با برف زمستان چه کند یرگ درختم


"محمدصادق رزمی"

من در وسط شهر شما خود را تیرباران می کنم

عاقبت خود را میان مردم شهر شما

با دو چشمت من خودم ر ا تیر باران می کنم


"محمدصادق رزمی"

جاده سبز شمال از رفتنت پاییز شد

جنگل مازندران و نم نم باران نرم و جاده سبز شمال

بی تو این زیبایی اما لذتی بر من نداشت


"محمدصادق رزمی"

اینجا ترافیکی شده آن هم برای دیدنت

آمده طوفان کند در شهر تهران موی تو

باعث تشویش تهران گشته آن موهای تو


"محمدصادق رزمی"

از پیچ و خم دنیا گذشتم تا رسم بر چشم تو

همچو رودی من ز کوه و جنگل و صحرا گذشتم

تا زنم من بوسه ای بر ساحل دریای تو


"محمدصادق رزمی"

عشق تو در قلب من خیلی قدیمی می شود

مثل شمران قدیم در عهد طهران قدیم

هرکسی یادش نمی اید تو را در قلب من


"محمدصادق رزمی"

طوفان تویی در قلب من

بی تو  از طوفان دگر باکی ندارم هیچ وقت

مثل دریا من شدم طوفان همیشه با من است


"محمدصادق رزمی"

موشک غم های تو بر سرزمین قلب من

عشق تو هر شب و هر شب زده موشک به دلم

قلب من مثل یمن بود و غمت آل سعود است


"محمدصادق رزمی"

سیل باران تو دارد می برد من را کجا

من میان سیل غم های تو و بارانت

شده ام مثل همان خانه ی خاکی که میان سیلاب


"محمدصادق رزمی"

روزهایم بی تو انگار بی شب مانده اند

روز من با این شبم فرقی ندارد بی تو چون

معنی شب های من با موی زیبای تو بود


"محمدصادق رزمی"

رکعت پنجم من تقصیر دو چشمت بوده

از فکر تو باعث شده من حین نمازم

در رکعت پنجم بدهم بنده سلامی


"محمدصادق رزمی"

من مقاله میکنم چشمان زیبای تو را

مثل کیهان من شدم با آن مقالات عجیب

عاشقت هستم منم با این همه شعر عجیب


"محمدصادق رزمی"

مشکی جشمان تو مانند نفت در کشورم

از غم و اندوه تو ، من همچو گچساران شدم

او پر از نفت سیاه و من پر از عشقت شدم


"محمدصادق رزمی"

قلب من مانده در اشغال غمت

تو همان شاه ضعیفی بودی و من کشورت

آنقدر غافل شدی تا کشورت اشغال شد


"محمدصادق رزمی"

مرغ احساسم دگر میلی به پروازش نداشت

وقتی که فراموش شود بال و پریدن

دیگر چه مهم است قفس باز بماند


"محمدصادق رزمی"

غصه ها در قلب من بی تو غنی سازی شود

ای چشم ظریفت به دلم صلح جهانی

ای کاش که تحریم نگاه تو به من لغو بگردد


"محمدصادق رزمی"

مثل باران نیامده غمگینم

بی تو  چشمم شده مانند هوایی ابری
پر شدم از بغض و غم اما نمی بارم چرا


"محمدصادق رزمی"

توافق می شود ممکن اگر با من بمانی تو

می شود همچون ظریف و جان کری
از برای بودنت با هم توافق ما کنیم