ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

چشمان تو اشعار خدا بود برای دل تنهای من

مجموعه ی چشمان تو اشعار خدا بود

وقتی که خدا حرف دلش را زده بر من


"اشغالگر"

غواصان غیرت (به یاد 175 شهید غواص)

دست غواصان همه بسته شده در زیر خاک
بعد سی سالی رسد فریادشان در زیر خاک
مثل چشم مادری از مرگ فرزندان خود
گریه کرده آسمان از دردشان در زیر خاک



"اشغالگر"

نام خود را ثبت کردم در صف اهدا عضو

قلب من باید شود اهدا پس از مرگم به او

تا که عشقت در دلم پایان نیابد بعد من


"اشغالگر"

من به همان سیزده ات دلشادم

ماهی قرمز عیدی شدم و دلشادم

که مرا روز پس از عید به دریا ببرند


"اشغالگر"

یک لحظه رفتی و غمها اشغالم کردند برای تمام عمر

من شبیه الرمادی در جنگ داعش با عراق

تا کمی غفلت کنم غم ها اسیرم کرده اند


"اشغالگر"

تو در آسمانی و دستان من نیز به سوی توست

آنچه که از وسط تهران به سوی آسمان آمده
برج میلاد نیست
دست های من است

که به سوی تو دراز شده...


"اشغالگر"

قسمت این بود که اینگونه خداجو گردم

آنکه چشمان تو را ساخت پرستش دارد

اینچنین بود که من با تو مسلمان گشتم


"اشغالگر"

دست داعش کوتاه گردد از دیار مسلمین ، غم مخور

ترس از تکفیری و کافر ندارد آسمان کربلا

حضرت بی دست ما دارد هوای کربلا


"اشغالگر"

فرش کرمانی شده موهای تو در قلب من

من بافته ام در دل خود از غم تو فرش

از بس که گره زد به دلم موی بلندت


"اشغالگر"

ارتقای سطح امنیت حضورت

طرح آغوش تو و آن طرح اوباش پلیس

هر کدامش رخ دهد احساس امنیت کنم


"اشغالگر"

عصر جمعه ناگهانی باران ببارد

عصر جمعه در خیابان ناگهان باران گرفت

من دلم تنگ تو شد کاش تو آنجا بودی


"اشغالگر"

پرچم سپاه عشق

عشق
پرچم سپاهی ست
که اگر تیری در قلبم
آنرا از دست من انداخت

تو آنرا می گیری...


"اشغالگر"