ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

تنهاتر از من و خدا

همیشه تو را یاد می کنم
شاید در آن دنیا

تو تنهاتر از من باشی...


"اشغالگر"

تحریم های بی اثر

بی اثر می شود
تحریم جهان نبودنت

اگر به عالم خوابم بیایی...


"اشغالگر"

بندر چشمانم

چشمانم
بندری ست
که به جای دریا

اشک در کنار خود دارد..


"اشغالگر"

بی خبر بیا

همچون باریدن ناگهانی برف
بر کوها در تابستان
کاش تو نیز

ناگهان می آمدی...


"اشغالگر"

پاییز زندگی

عاقبت روزی
درخت زندگی پاییزی می شود

و من برگی زرد...


"اشغالگر"

خورشید ته جاده

تو
همان خورشید ته جاده ای
که هر چقدر به سویش می روم

به آن نمی رسم...


"اشغالگر"

آمدی ولی نماندی

من ساحلم
و تو
موج دریایی که آمدی

ولی نماندی...


"اشغالگر"

آرامش یعنی یاد تو

میان هیاهوی آدم ها
فقط باید به آرامش تو پناه ببرم

ای خدای مهربان من...


"اشغالگر"



اشک و درد

جنس اشک
آب نیست،

از درد است...


"اشغالگر"

خورشید گردان

آفتابگران
به دنبال خورشید می آید
و خورشید

به دنبال تو...


"اشغالگر"

پنجره

تو آنسوی پنجره را نگاه می کنی
ولی برای من
تو

همان زیباترین منظره پنجره ای...


"اشغالگر"

پلک

پلک می زنی و

یک لحظه ابر مقابل خورشید من می آید....


"اشغالگر"

آلبوم دردها

بی تو
آلبوم دردهاست

خیابان های تهران...


"اشغالگر"

مادر ندارد آن یتیم

برای کودک یتیم

بهشت زیر پای کیست؟


"اشغالگر"

سرگردانم

خورشید بودی
برای سیاره دلم
حالا بی تو

سیاره ای سرگردانم..


"اشغالگر"

ویروس تنهایی

ویروس ابولا از آفریقا آغاز شد
و ویروس تنهایی از خاورمیانه
درست از همین خیابان در تهران

اینجا که من ایستادم...


"اشغالگر"

آینده هم بی تو ام

آینده هم می آید

ولی من باز هم ندارمت...


"اشغالگر"

آرامگاه

آغوش تو
اگر آرامگاهم باشد

آنوقت چه لذتی دارد مردن..


"اشغالگر"

چراق قرمز خاموش

ساکتم
همچون چراغ خاموش چهارراه

در نیمه های شب...


"اشغالگر"

غروب خورشید

خورشید غروب نمی کرد
ایستاده بود

تا موهایت را ببیند...


"اشغالگر"

چشم های خیس تو

من خود به چشم خویش دیدم

که در خورشید هم باران می بارد...


"اشغالگر"

ندارمت دیگر

چگونه بگویم زنده ام
وقتی قلبم
در دل تو

دیگر نمی تپد..


"اشغالگر"

شانه ام از زفتن خیس است

تو رفته ای
ولی شانه ام
از اشک هایت

خیس است هنوز...


"اشغالگر"


رمز دلم

چشم تو رمز عبور دل من بود ولی

باید که تو باشی بدهی رمزش را...


"محمدصادق رزمی

تپش قلب من ندارد نظم

داشت قلبم تپش از بودن شیرینت نظم

رفتی و نظم جهان تپشم بهم ریخته شد


"اشغالگر"

مجلس مشروطه خواه

داشتنت
حکومت مشروطه است در میان استبداد
و دل من
مجلس مشروطه خواهی
که دلتنگی هایت

هرشب آن را به توپ می بندند..


"اشغالگر"

بازی ساعت

سی و یکم شهریور
ساعت ها بازی می کنند و
غم من بیشتر می شود
وقتی
دوبار
راس ساعت 12 شب

دلتنگ تو می شوم..


"اشغالگر"

درختان تنها

پاییز می آید
و درختان

باز هم تنها می شوند...


"اشغالگر"

دلتنگی های من

دلتنگ پاییز شدم
پاییز رسید
دلتنگ باران شدم
باران بارید
دلتنگ تو شدم

پس چرا اشک آمد...


"اشغالگر"