ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

غنچه ها با دیدنت از شوق تو گل می کنند

غنچه ها با دیدنت از شوق تو گل می کنند
غصه ها در سینه ام با تو تنزل می کنند
برگ ها از شوق تو در هر زمستان بلند
برف و سرما را چنین در خود تحمل می کنند
همچو یک مجرم که شد دربند قانون و کتاب
غصه ها را همچو آن زنجیر و در غل می کنند
مثل گل های بهار در جنگل و در دشت ها
با تو شادی ها به دل در سینه ام گل می کنند
ناگهان در خواب خوش با آن صدای ساعتم
یادم آمد قلب و دل این را تخیل می کنند

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد