تمام شهر من بی تو شده مانند یک زندان
شده اندوه شب هایش تمام سهم من از آن
شبی دلگیر و بارانی در این پاییز و تنهایی
که بی تو بر سر بوشهر چرا می بارد این باران
من و بوشهر و دلتنگی تو و اندوه این ساحل
دوباره در دلم انگار به یادت گشته یک بحران
صدای رعد و یک غرش شبیه بغض من از عشق
که امشب از غمت در دل شده این شهر من طوفان
تمام درد من این است در این شب های بارانی
که بی تو بر سر بوشهر چرا می بارد این باران
محمدصادق رزمی