ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

شانه ات رفت، کجا رفت،خدا می داند

با غمت در همه شب تا به سحر بیدارم
تا ابد در همه شب چشم به راهت دارم
مثل آن ابر بهاری که پر از باران است
به خدا دست خودم نیست اگر می بارم
بی تو دیگر به خدا حوصله ای نیست عزیز
بی تو حتی ز خودم، از همه کس بیزارم
شانه ات رفت، کجا رفت،خدا می داند
بی تو حالا تو بگو سر به چه من بگذارم
تا تو بودی به دلم عشق تو تنها بودش
رفتی و بی تو دگر از غم تو سرشارم

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد