با جنون عشق تو، سر در بیابان می روم
مثل مجنون از غمت، با چشم گریان می روم
با نگاهت زیر باران، عاشقت من می شوم
عاشقت هستم ولی، در زیر باران می روم
زیر چترم ناگهان، من دزدکی می بوسمت
پشت هم می بوسمت، اما هراسان می روم
می شوم بی تاب تو، در آن خیابان بلند
من دوباره از غمت، در آن خیابان می روم
با خودت می رفتی و من پشت سر از رفتنت
با شروع رفتنت، من رو به پایان می روم
محمدصادق رزمی